یه روز جمعه خیلی خیلی خوب
سلام دوردونه نازمممممم دیروز جمعه بود و بابایی گفت بریم یه جایی که خیلی به دخملمون خوش بگذره منم گفتم کجا میخواییم بریم ایااااا؟؟؟ بعدبابایی مارو برد شهربازی ستاره شهر خیلی جای قشنگی بود یه عالمه نی نی ناز اومده بودن تا حسابی خوش بگذرونن البته شما جوجو طلایی از همشون کوچیکتر بودی فداااااااااااااااااااات خلاصه با پاهای کوچیک راه افتادی تو شهربازی و هر بچه ایی می دیدی سرگرم بازیه سریع میرفتی کنارش تا ببینی چیکار میکنه عسل کنجکاو من با هروسیله ایی سعی میکردی خودت رو سرگرم کنی از فرمون ماشین های بازی بگیر تا دستگاههای شارژ اعتبار بابایی برای خرید چیزی رفت و من و تو تنها شدیم تا اومدم گوشی رو از جیبم در بیارم تا ازت ع...
نویسنده :
مامان افسانه
17:03